بیست

نوشته های ایمان زندیه

بیست

نوشته های ایمان زندیه

حدس بزنید که معادل فارسی ِ‌ دیجیتال چیست؟

دکتر علی لاریجانی هنگام بررسی قانون مطبوعات کشور پیشنهاد داد که واژه " دیجیتال " را با واژه‌ای فارسی جایگزین کنند.

حدس بزنید که معادل فارسی ِ‌ دیجیتال چیست؟

ادامه مطلب ...

خودآموز مخ زدن پسرها

***چگونه خواستگاری کنیم***

خود آموز ابراز علاقه برای خانومها

در 2 دقیقه بیاموزید که چگونه آقا پسری را که دوستش دارید تور بزنین

آقایان خانومها!! درخواستهای مکرری از دوستان در خصوص تهیه خودآموزی برای خانومها در خصوص روشهای ابراز تمایل به ازدواج، دریافت کردیم که منو مصمم کرد این دستورالعمل را هر چه زودتر تهیه کنم

و اما شما آقا پسرای گل بلبل، این مطلب 100% برای شما هم مفیده!! چراکه آخرش این شمایید که باید دوزاریتون بیفته!!!

و اما روشهای مخ زدن و ابراز علاقه به آقا پسرا.

ادامه مطلب ...

درس منطقدانشجویی پس از اینکه در درس منطق نمره نیاورد به استادش گ

دانشجویی پس از اینکه در درس منطق نمره نیاورد به استادش گفت: قربان، شما واقعا چیزی در مورد موضوع این درس می دانید؟

استاد جواب داد: بله حتما. در غیر اینصورت نمیتوانستم یک استاد باشم. دانشجو ادامه داد: بسیار خوب، من مایلم از شما یک سوال بپرسم ،اگر جواب صحیح دادید من نمره ام را قبول میکنم در غیر اینصورت از شما میخواهم به من نمره کامل این درس را بدهید.
استاد قبول کرد .... و

ادامه مطلب ...

ترک شیرازی

حافظ:

اگر آن ترک شیرازی بدست آرد دل ما را
به خال هندویش بخشم سمرقند بخارا را

و در ادامه شعرای دیگر در پاسخ حافظ... (ضائب تبریزی - شهریار - فاطمه دیایی)
ادامه مطلب ...

یاد تو....

آن روز باتو بودم

ـ امروزبی توام 

 

آن روز که باتو بودم

ـ بی تو بودم

 

امروز که بی توام

ـ باتوام 

 

حمید مصدق

مجنون بی چاره

یک شبی مجنون نمازش را شکست

بی وضو در کوچه لیلی نشست


عشق آن شب مست مستش کرده بود

فارغ از جام الستش کرده بود


گفت یا رب از چه خارم کرده ای؟

   بر صلیب عشق دارم کرده ای ؟


خسته ام زین عشق دل خونم نکن

من که مجنونم تو مجنونم نکن


ادامه مطلب ...

دوست داشتن مقابل استفاده کردن ...

زمانیکه مردی در حال پولیش کردن اتومبیل جدیدش بود کودک 4 ساله اش تکه سنگی را برداشت و  بر روی بدنه اتومبیل خطوطی را نداخت.
مرد آنچنان عصبانی شد که دست پسرش را در دست گرفت و چند بار محکم پشت دست او
زد بدون انکه به دلیل خشم متوجه شده باشد که با آچار پسرش را تنبیه نموده.

ادامه مطلب ...

یک روز زندگی ...

دو روز مانده به پایان جهان تازه فهمید که هیچ زندگی نکرده است، تقویمش پر شده بود و تنها دو روز، تنها دو روز خط نخورده باقی بود. ....

پریشان شد و آشفته و عصبانی نزد خدا رفت تا روزهای بیشتری از خدا بگیرد، داد زد و بد و بیراه گفت، خدا سکوت کرد، جیغ زد و جار و جنجال راه انداخت، خدا سکوت کرد، آسمان و زمین را به هم ریخت، خدا سکوت کرد. 

ادامه مطلب ...

همیشه غایب

یک نفر میاد که من منتظر دیدنشم

یک نفر میاد که من تشنه بوییدنشم


مثله یک معجزه اسمش تو کتابا اومده

تن اون شعرای عاشقانه گفتن بلده


ادامه مطلب ...